دنيا دو روزه
AHVAZ WEB 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیا دو روزه و آدرس saeednima.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با لینک کردن بازدید خود را افزایش دهید دوست دار شما سعید و نیما





دختر جوان تصور می‌کرد که آدم‌ربایان خشن خواستگارش را دزدیده و قصد کشتن او را دارند.

به همین‌خاطر در تکاپو بود تا مبلغ درخواستی آنها را فراهم کند اما تماس یکی از دوستانش راز این آدم‌ربایی ساختگی را فاش کرد.مدتی قبل دختر جوانی نزد مأموران پلیس رفت و از خواستگارش به اتهام آدم‌ربایی ساختگی شکایت کرد. وی گفت: چند روز پیش وقتی با موبایل خواستگارم به نام امیر تماس گرفتم، شخص ناشناسی تلفنش را پاسخ داد و مدعی شد که او و همدستانش امیر را ربوده و در اتاقکی زندانی کرده‌اند. مرد آدم‌ربا تهدید کرد که اگر موضوع را به پلیس اطلاع بدهم، نامزدم را می‌کشد.

وی ادامه داد: من به‌شدت وحشت کرده بودم و جرأت نداشتم ماجرا را به پلیس گزارش کنم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده و چرا آدم‌ربایان خواستگارم را ربوده‌اند تا اینکه پیامکی از سوی گروگانگیران دریافت کردم. متن پیامک این بود: «اگر 40میلیون تومان پرداخت نکنید، هرگز امیر را نخواهید دید.» دختر جوان افزود: پیامک مرد گروگانگیر کاملا جدی بود و با خودم گفتم هر طور شده باید جان امیر را نجات دهم.

به همین‌خاطر تصمیم گرفتم از حساب پدرم پول برداشت کنم تا امیر را از اسارت آدم‌رباها آزاد کنم. روز گذشته آدم‌ربا مجددا با من تماس گرفت تا محل قرار را تعیین کند. او می‌گفت که فقط یک‌بار به محل قرار می‌آید و همان یک‌بار باید همه پول آماده باشد. همان لحظه از وی علت ربودن امیر را پرسیدم و او با عصبانیت مدعی شد که کارگر همان ساختمانی بوده که امیر ناظر ساخت آنجا بوده و چون حق و حقوق وی را نپرداخته است به همین‌خاطر او را ربوده تا به پولش برسد.

من وقتی عصبانیت او را دیدم به بانک رفتم و از حساب پدرم 40میلیون تومان پول برداشت کردم و به دروغ به پدرم گفتم که قصد خرید طلا دارم. پیش از اینکه ساعت قرار با آدم‌ربا فرا برسد، یکی از دوستانم با من تماس گرفت و مدعی شد که درحال رفتن به پاساژی نزدیک محل کار امیر برای خرید بوده که وی را در خیابان دیده‌است. وقتی این جمله را شنیدم، خیلی تعجب کردم. ابتدا باور نکردم و برای همین با محل کار امیر تماس گرفتم و وقتی تلفنچی گوشی را برداشت از وی سراغ امیر را گرفتم که وی مدعی شد بعد از 3روز مرخصی به شرکت برگشته است. همان لحظه متوجه شدم که گروگانگیری و اخاذی نقشه امیر بوده تا به پول برسد. بعد از آن بدون اینکه با کسی حرفی بزنم نزد پلیس آمدم تا به طرح شکایت بپردازم.

 

منبع:همشهری انلاین


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:گروگانگیری,گروگانگیری جدید,گروگانگیری خواستگار,دنیا دو روزه,, ] [ 23:48 ] [ سعید نیما ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به نام خدا زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم دوست من خوش اومدی. اینم بگم ما فقط گرد اورنده مطالب هستیم
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:






با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!

بهترين كدها در صبادانلود




در اين وبلاگ
در كل اينترنت